موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
عاشقانه-علمی-تراختوری جملات عاشقانه
مهم نیست که قفل های زندگیمون دست چه کسی باشه مهم اینه که کلیدشون دست خداست . آن چه که هستی هدیه خداوند به توست و آن چه که می شوی هدیه تو به خداوند است مرا بسپار به یادت وقت بارش باران اگر نگاهت به آن بالاست و در حال دعا هستی خدا آن جاست دعایم کن که من تنها ترین تنها نمانم یادمون باشه زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست زنگ بعد حساب داریم هرگاه خداوند تو را به سوی پرتگاه هدایت کرد نترس،چون یا تو را از پشت می گیره یا پرواز را یادت میده . شعر خانه دوست کجاست ،در فلق بود که پرسید سوار آسمان مکثی کرد رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید وبه انگشت نشان داد سپیداری و گفت : نرسیده به درخت ،کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است ودر آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد پس به سمت گل تنهایی می پیچی دوقدم مانده به گل پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد در صمیمیت صیال فضا خش خشی می شنوی کودکی می بینی رفته ازکاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور واز او می پرسی خانه دوست کجاست دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, :: 14:44 :: نويسنده : افشین
آدمها مثل یک کتاب هستند: از روی بعضی ها باید مشق نوشت از روی بعضی ها باید عبرت نوشت از روی بعضی ها باید غلطگیری کرد بعضی ها رو باید چندبار بخونی تا معنی شو بفهمی بعضی ها رو باید نخونده انداخت دور در لحظه ی تنهائی فهمیدم: آشناهایم همان غریبه هایی هستند که فقط نام آنها را بلد بود در طول عمرم فهمیدم: دیروز تاریخ بود امروز هدیه بود فردا شاید راز باشد.شاید راز هم نباشد پوستت را می کنند تا بهتر شکسته شوی نترس گردوی کوچک و شیرین . . . آنچه سیاه می شود روی تو نیست . دست آن هاست چندی است به این فکر میکنم: معنای رفت و آمد یا آمدورفت را نفهمیدم آدم ها می روند که برگردند یا می آیند که بروند؟ قطعا روزی صدای حبنرس را می شنوید که نه روز اهمیت دارد و نه شب. . . تو چقدر تنهایی؟؟؟ تو چقدر نادانی دوستانی دارم. . . همه از جنس بلور!!! که دعایم گویند و دعاشان گویم. یادشان در دل من . . . قلبشان منزل من تنها عده ای ایمان دارند که با خود چتر می برند. . . یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:, :: 18:57 :: نويسنده : افشین
یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:, :: 7:51 :: نويسنده : افشین
هر نفس، درد است که میکشم!!! شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, :: 19:6 :: نويسنده : افشین
فقط رفت بدون کلامی که بوی اشک دهد … فقط رفت بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد … فقط رفت … فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت : راحت شدم .
جمعه 10 خرداد 1392برچسب:, :: 19:59 :: نويسنده : افشین
دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!
دختر بودن یعنی كله قند و لی لی لی لی ...
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟! پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 17:26 :: نويسنده : افشین
شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم و تو...
پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 17:20 :: نويسنده : افشین
پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 12:59 :: نويسنده : افشین
هیچ انتظاری ازکسی ندارم، و این نشان دهنده قدرت من نیست! مسئله ، خستگی از اعتمادهای شکسته است... پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 9:12 :: نويسنده : افشین
از یـڪ روز، دلتنگـﮯ...! چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 22:14 :: نويسنده : افشین
خنده ام میگیرد… چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 20:18 :: نويسنده : افشین
جایت را با دیگری پُر میکنند ! چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 20:17 :: نويسنده : افشین
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : افشین
هر نفس، درد است که میکشم!!!
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : افشین
ایرانسلهمین روزاست که ایرانسل بهم اس ام اس بده: چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 11:35 :: نويسنده : افشین
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 6:23 :: نويسنده : افشین
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 20:15 :: نويسنده : افشین
اهی پسر... هوی کوچولو... با توام تویی ک پشته مزدا3 نشستی... تو چشای من اونجوری نگا نکن باشه؟؟؟ ابروهاتو هشتی ورداشتی وقتی جذبه میگیری دلم قنج میره... واس من کاری نداره دیواریت کنم !!!!!!!!! ولی.... جفت شیش اوردی ک عشقم دوست داره وگرنه گونه های سرختو میسپردم ب انگشتای دستم...اره داداش سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 20:14 :: نويسنده : افشین
لعنت ب اون کسی ک میدونی غیر اون تو زندگیت هیشکی نیس ب خاطره اون با کسی نمیری...... ولی بازم تنهات میزاره سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 20:14 :: نويسنده : افشین
![]() ![]() |